فرهنگ لغت طنز ایرونی ..............

ساخت وبلاگ

امکانات وب

كد ماوس

-->-->-->



-->-->-->-->-->-->
برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب

ادب : يعني كمك به يك خانم زيبا در عبور از خيابان حتي اگر به كمك احتياج نداشته باشد



ازدواج : قمار زندگي است و در قمار برد با كسي است كه بيشتر تقلب كند



الكل : مايه گرانبهايي كه همه چيز را محفوظ نگاه مي دارد مگر اسرار را



اوراقچي : تنها موجودي كه زنها را بهترين رانندگان دنيا ميدان


ايده آل : شوهري كه بتواند با زنش بهمان دقت و ملايمتي كه در مورد تازه اش دارد رفتار كند



زوج ايده آل : شوهر كر و زن لال



بوسه : تصادفي كه فقط يك سيلي به آدم ضرر مي زند



بيست سالگي : دوراني كه پسر ها دنبال معشوقه مي گردند دختر ها دنبال شوهر



چشم : عضويكه چشم چرانها با آن ارتزاق مي كنند



خسيس : كسي كه وقتي خانه اش آتش مي گيرد براي اينكه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشاني بدود



خوش بين : مردي كه تصور كند وقتي زني پاي تلفن خداحافظي كند گوشي را خواهد گذاشت



دست : عضوي كه در سينما نزد بند نمي شود



دوران تجرد : دوراني كه معمولا براي مردها بعد از ازدواج شروع مي شود



رفيق : كسي كه هميشه به شما مقروض است



سوءظن : سعي در دانستن چيزيكه بعدا" انسان آرزو مي كند اي كاش آنرا نمي دانست



سينما : جايي كه پشت سر شما حرف مي زنند


عشق : دردسري كه براي فراموش كردن آن بايد تازه تري پيدا كرد



سرخ پوست : مرد خوشبختي كه وقتي زنش اورا مي بوسد صورتش ماتيكي نمي شود



سنجاق قفلي : تنها قفلي كه بدون كليد باز مي شود



مرد مجرد : كسي كه هنوز عيوبي دارد كه خود نمي داند



معجزه : دختر خانمي كه زنگ آخر جيم شود و به سينما نرود



موش : خانم هايي كه نصفه شب به جيب شوهر هايشان شبيخون مي زنند



هالو : شوهري كه دستكش ظرفشويي را بجاي اندازه دست خودش اندازه دست خانم بخرد. مهاجر...
ما را در سایت مهاجر دنبال می کنید

برچسب : فرهنگ لغت طنز ایرانی, نویسنده : یعقوب yakub بازدید : 321 تاريخ : يکشنبه 7 شهريور 1395 ساعت: 3:26