متن آهنگ گاهى از عرفان و سامى بيگى(آلبوم خداحافظى)

ساخت وبلاگ

امکانات وب

كد ماوس

-->-->-->



-->-->-->-->-->-->
برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب

پیاده شم پیاده شم
ولی‌ میگه بیا پیشم دوری بده زیادشم
اگه الان برم میذاره شم، میاره بعد
لیوانه کراون، سیگاره براون
یه چیزای میکنه تن‌
دیوونه شم
از اونا که تا ۲ ماه تو فکرشی میونه شب
به فکرشی میونه شب
آره امشب میدونه من
در میارم هر چی‌ بود رو تنش
بعد لمس می‌کنم پوسته تنش
او چه تنه
میگیرم من یه گاز از گوش لبش
گردنش، وای میسته مو به تنش
نه نه نه نه نخوابیدیم کلّه توله شبش
خدافظی‌ با یه بوس به سرش
بم میگه جامو نمیگیره دوست پسرش


گاهی می‌خوام من با تو بودنو
گاهی‌ سکوتمو
گاهی‌ دیوونم
گاهی‌ می‌خوام جلوم اون صورتو
گاهی هم دور از تو
آره دیوونم


میگم برو عقب برو عقب
نمیکنم تو رو بغل، نمی‌خوامت تو رو فقط
حساب نمیکنم تو رو به غرب
از قصد، نزدیک نمیکنم تو رو به قلب
قلبم زخم آخه هی‌ شده لگد
شده عوض، بحث میکردیم هر شب بیشتر از شوی نود
ده سال یکسره وقت
آخر تموم میکنی میگن پسره کرد

از این رابطه‌ها من چی‌ بوده سهمم
کلی‌ دردسرو و یه سر درد
همینه که نگات می‌کنم یه ذره سرد
وگرنه تو بدنم ندارم یه رگهٔ بد
۳ دفعه بسّه واسه سه دهه، نه؟
۳ دهه رفته واسه دهه ی بعد
زندگی‌ می‌کنم من لبه پرتگاه
با بالای باز آره، ندارم ترس


گاهی می‌خوام من با تو بودنو
گاهی‌ سکوتمو
گاهی‌ دیوونم
گاهی‌ می‌خوام جلوم اون صورتو
گاهی هم دور از تو
آره دیوونم


ببین خوشگلم
نمی‌خوام بات دعوا بکنم فحش بدم
ولی‌ همه رابطه هام پشت هم
بد بودنو می‌ذارم‌شون پشت سر
یه سری کردن تیرو تو قلبم
گذاشتمشون پشت سر
یه سری کردن ریشه تو قلبم
حالا وقتشه که ریشه‌ها خشک بشن


گاهی با توام و همه چی‌ خوبه
گاهی همه حس ام به تو دروغ
گاهی خوشحالم چونکه با تو تنهام
گاهی‌ فقط فکر فرار فردام
که برم، که برم
نمیدونم چطور به تو بگم


گاهی می‌خوام من با تو بودنو
گاهی‌ سکوتمو
گاهی‌ دیوونم
گاهی‌ می‌خوام جلوم اون صورتو
گاهی هم دور از تو
آره دیوونم مهاجر...
ما را در سایت مهاجر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یعقوب yakub بازدید : 145 تاريخ : شنبه 8 اسفند 1394 ساعت: 4:45